فرض بگیرید اگر در کل دنیا فقط می توان همین یک عکس را برای شناساندن جنگل به همگان معرفی کرد بی شک می بایست پذیرفت که دیگر درختان کاملا بی نصیب خواهند ماند و تا ابد دیده نخواهند شد. البته این مثال، دور از ذهن است، ولیکن نه در مثال، مناقشه است و نه هیچ چیز، محال! در بازار و تمامی کسب و کارها اگر بخواهیم می توانیم همین مثال قاب عکس از درختان جنگل را سرلوحه قرار دهیم. هر فردی که در بازار و یا در یک پاساژ بتواند مغازه ای بزرگ و با تزئینات عالی را در بهترین مکان بازار و پاساژ مربوطه از آن خود کند مسلما می تواند امیدوار باشد که مشتریان زیادی را به داخل مغازه اش بکشاند. در دنیای وب نیز دقیقا همین منوال و روال و مسیر وجود دارد. در دنیای وب بیشمار وبسایت های مختلف وجود دارند که بر روی موضوعاتی مشترک کار می کنند و هر کدام تلاش دارند تا از رقبای شان پیشی گیرند. گوگل اما، بی رحم است به تعبیر بسیاری از صاحبان کسب و کار! گوگل دقیقا به سان همان عکاس عمل می کند که از میان
هزاران هزار درخت تنومند و دیرپا، صرفا بیست اصله را در قاب چشمان ما ثبت کرده بود. با این تفاوت که گوگل اندکی پیشی گرفته و تنها ده عدد از سایت هایی با موضوعات یکسان را برگزیده و به کاربران اینترنت نشان می دهد. گوگل بی رحم است و کاربر بی رحم تر! آمار ها نشان می دهند کاربران کمتر از هشت ثانیه زمان می گذارند تا سایت مورد نظر شان را بیابند و انتخاب شان را انجام دهند. پس نه تنها می بایست در فکر صفحه اول بود بلکه لاجرم راهی نخواهد بود به جز رسیده به لینک های اول تا سوم در صفحه ی مذکور. جنگ در دنیای وب چنین است و برای بقاء می بایست شناخته شد و دیده شد و برگزیده شد از سمت تمامی کاربران. احتمال زیاد می توانید این صحبت ها را بحث سئو ارتباط دهید. آری، سئو به زبان ساده به کلیه ی فعالیت هایی اطلاق می گردد که قصد و هدف ش قرار دادن تصویر درخت برگزیده در قاب گوگل است. همین! چرا که دیده شدن سبب انتخاب گردیدن است در دنیای ذهنی هر انسان.